محل تبلیغات شما



یک ساعت دیگه تحویل پروژه دارم

دوساعته نشستم کف زمین

کتاب تسلی بخشی های فلسفه میخونم

خیلی قشنگه

باحاله

البته قبلشم فرندز دیدم

 

دلم میخواد از دیشب یکم گریه کنم

روز آخر بیست سالگیمه

دیگه هیچوقت بیست ساله نمیشم

دیگه هیچوقت به دهه دوم زندگیم برنمیگردم

اینکه روز تولدم بایددتنهایی تو خوابگاه باشم

تنمومیبرزونه

عیبی نداره

شاید قراره یکم بزرگ باشم

یکم بزرگ بشم 

تنهایی حتی تولدمو جشن بگیرم 

حنی تولدمو

نه تنها چشام پر اشگه

تمام وجودم اشکه

کاش ففقط یکی یادم باشه

خدا کنه فقط روز تولدم تنها نباشم

 

شایدم هیچ تلفنی رو جواب ندم

بخوابم

قفل کنم گوشیو 

بزارم زی بالشت

دراز بکشم

و به هیچی فکرنکنم

که کی پیام داد

یا کی پیام نداد

شعری که مدت هاست دوس دارم پستسش کنم 

من اینجا بس  دلم تنگ است 

و هر سازی که میزنم بد آهنگ است 

که دقییقا حال و روز الانمه

که پتو رو کشیدن رو سرم 

از سرما و دلتنگی تو خوابگاه دارم گزیه میکنم

دلم میخواست پیش مامانم باشم روز تولدم

اینجا نباشم

خوابگاه نباشم

برام کیک بخرن 

بهم زنگ بزنن

دلم میخواست بابام برام  کیک بخره

من نمیخوام اینجا زیر پتو گریه کنم

که الینا نبینه 

تا ناراحت نشه

و کاراشو انجام بده

من نمیخوام واقعا نمیخوام

 


شاید یاسمن دیگه اینجا نیاد حرفامو بخونه

ولی من تا ننویسم تو بلاگفا درونم خالی نمیشه

اینکه بیام پای سیستم و بخوام با کیبرد بنویسم ینی دیگه حالم سرجاش نیست 
نمیدونم چرا شبا اینجوریم 
راستش شبا بیشتر 
حس میکنم اینقدر از حال و روزم دارم مینویسم تا اروم بشم بیشتر حال و روزم بد میشه 

ولی خب چیکار کنم 
ننویسم چیکار کنم 
گاهی وقتا که کلی کار میریزه رو سرم مثل سگ میرم دانشگاه و تاصبح کار میکنم حداقل یکم به زندگیم فکر نمیکنم 
البته بعدش که سرم خلوت میشه برا اون روزاهم باز غصه میخورم 
دلم نمیخواد اینقدر غصه همه  چی رو بخورم 
دلم نمیخواد اینقدر گریه کنم 
دلم نمیخواد بخوام همش برم 
بلاگفای عزیزم 
کاش زینب رو همون زینب 16 ساله بیاد می اوردی 
شایدم 17 حتی
من همینم 
حتی اگه کره زمینم نابود بشه برم مریخ یا حتی زهره نه البته که زهره نمیرم زهره گرمه 
حتی برم مشتری که هواشم خوبه بازم همینم میشینم گریه میکنم برای چیزایی که روی زمین اذیتم میکرد 
برا همشون دلمتنگ میشه 
کاش این عصبانیتمو میتونستم با سیگار خاموش کنم
یا حتی کاش یه وان داشتم تووش دراز میکشیدم
کاش یه هفته مونده به تولدم نبود . . . . . 
فکر کنم همین یه جمله نشون بده چقدر دلم میخواد زار بزنم
کل سال انتظار میکشم دی تموم بشه 
اخرای دل التماسش میکنم تموم نشه 
اینه قدرت مزخرف ذهن اشغال من 

رفتم اهنگ رو عوض کنم 
هروقت میخوام اعماق وجودمو احساس کنم میرم چند تا اهنگ قدیمی میزارم 
اهنگ اون موقع هایی که احساسات درست حسابی داشتم 
و یکم راحت تر میتونم گریه کنم 
حالا تو بگو شاد باشه چی
من میگم فرقی نداره 
اینجارو پاک نمیکنم 
مثل همه ی وب های قبلی که پاک نکردم 
اخ حداقل خودم اروم نشم دستام که اروم میشن 
گوشام که با شنیدن صدای کلیک کلیک اروم میشن 
چه موجود عجیبیه این ادم 


سرخاک دیروز یه دختر 23 ساله داشت برا شوهرش گریه میکرد و نمرده بود 
چجوره ادم طاقت میاره 
اینکه 

 

ولش کن سه  تا غم دیدم از مهر تاالن 
فکرکنم بسمه 
حسابی خورد و خاک شیر شدم 

دلم میخواد بخوابم ببینم 7 بهمن ساعت 2 ظهره 
حدود یک هفته بیشتر طول میکشه 
گاهی وقتا که دوست دارم برم مثلا یه هفته جلوتر براخودم یه مصرع شعر میخونم از فاضل نظری
گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
بعد میگم 
خب من مقصدم ناکجا اباده میتونم از مسیر لذت نبرم 
بدبختی اینجاست یه هفته بعد دلم واسه این هفته تنگ میشه 

هرچی اصلا
ولی تازگی ها بشدت میبینم خدا منو گزاشته یه گوشه 
یه عالمه ادمو از دورم دور کرده 
و گفته بزار یه مدت برا خودش زندگی کنه 
هیییییییییییچ توجهی نمیکنه 
متوجه ای ؟ 
منم یکی تو سر خودم میزنم یکی تو سر زندگی
اینقدر بی اهمیت ام برا ادمای اظرافم 
ببین شجریان چی میگه 
بی هیچ دلهره حال مرا بپرس 
 > > > >
.
 .
.
 دیدیکه مرا هیچ کسی یاد نکرد  ؟ 
جز غم که هزار آفرین بر غم باد 
 


نمیوونم یادته یا نه ولی مطمنم یادته سال ۹۴بود فکرکنم ۱ بهمن رفتیم میدون تجریش شیرینی لادن شیرینی خوردیم تو سرما تولد من بود امشب ۵ صبح جلوی در شیرینی لادن واستاده بودم بیاد اون روز تو اون سرما شیرینی خوردیم نمیدونم این موقع صبح تو تازه بیدارمیشی من هنوزنخوابیدم هعی یاسمن من خستم کاش خدا دستمو میگرفت اخه همیشه وقتی پیامای قبلی خودمو میخونم میبینم چقدر خلم خلم دیگه حال نمیکنم با خودم خیلی وقته خستم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

حقوق خصوصی -حقوق تجارت و حقوق بین الملل