محل تبلیغات شما
نمیوونم یادته یا نه ولی مطمنم یادته سال ۹۴بود فکرکنم ۱ بهمن رفتیم میدون تجریش شیرینی لادن شیرینی خوردیم تو سرما تولد من بود امشب ۵ صبح جلوی در شیرینی لادن واستاده بودم بیاد اون روز تو اون سرما شیرینی خوردیم نمیدونم این موقع صبح تو تازه بیدارمیشی من هنوزنخوابیدم هعی یاسمن من خستم کاش خدا دستمو میگرفت اخه همیشه وقتی پیامای قبلی خودمو میخونم میبینم چقدر خلم خلم دیگه حال نمیکنم با خودم خیلی وقته خستم

روز آخر بیست سالگی

بی هیچ دلهرهحال مرا بپرس " / 27 دی 98

شیرینی لادن تجریش

شیرینی ,تو ,لادن ,خوردیم ,سرما ,خلم ,شیرینی لادن ,شیرینی خوردیم ,کاش خدا ,خستم کاش ,من خستم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

كربلای محمد احراری شاعر و مداح اهلبیت(ع)